بسم الله الرحمن الرحیم



 -  مقاله بهداشت روانی در آموزشگاه : سید محمد میر کمالی . فصلنامه مدیریت آموزش و پرورش، دوره پنجم ، تابستان و پاییز 1377


 - دفتر امور ن، (1385)، «آشنایی با مهارتها و شیوه‌های بهره یابی از امکانات آموزشی، فرهنگی، ورزشی

 - مرآتی، کیانوش(1382)، «به شادی همی دار تن را جوان»، ماهنامه پیوند، شماره 289،

 – صباغیان، زهرا(1384)، «مدرسه وتقویت نشاط و امید به زندگی»، ماهنامه پیوند، انجمن اولیا و مربیان، شماره 309، 310، 311،

ادامه مطلب

به درک که بلد نیستی
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر می گوید: من سال اول ابتدایی را دیرتر از بقیه شروع کردم. یک ماه مریض بودم. اما بعد از یک ماه من را به مدرسه ای به نام امیرکبیر بردند. وقتی سر کلاس نشستم، دیدم بچه ها مشغول نوشتن دیکته بودند و برای من آ ن روز اولین روز مدرسه بود. من هم گفتم، اجازه، من بلد نیستم. جالب است بدانید که معلمم گفت: به درک که بلد نیستی. این جمله چنان اثر بدی روی من گذاشت که حتی بعدها هم که به دانشگاه رفتم، چه در ایران و چه خارج از کشور. فکر می کردم استادم همین جمله را می گوید. البته این نکته را داخل پرانتز بگویم که معلمهای آن دوره مثل معلمهای حالا نبودند.

ادامه مطلب

در ژاپن توجه به احساس تعلق به مکانی به نام مدرسه زیاد است. یک معلم ژاپنی می‌گوید: دانش‌آموزان برای یادگیری به مدرسه نمی‌آیند. آنها برای دیدار با دوستانشان به مدرسه می‌آیند، بنابراین من بیشترین تلاش خود را برای کمک به دانش‌آموزان در پیدا کردن دوست صرف می‌کنم. وقتی دانش‌آموزی در یادگیری کند است تلاش می‌کنم که او با گروه‌های مختلفی از دانش‌آموزان ارتباط دوستانه برقرار کند و از آن لذت ببرد.

ادامه مطلب

هنوز هم وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا درمی‌آید، این شور و هیجان و شادی است که در میان بچه‌ها تکثیر می‌شود. شاید همواره با این سؤال مواجه شده باشید که چرا وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا در می‌آید و پایان ساعت درس و کلاس اعلام می‌شود، بچه‌ها با جیغ زدن و فریاد کلاس‌ها را ترک می‌کنند. اخیرا برای پاسخگویی به این سؤال تحقیقاتی انجام گرفت که اشاره به آن جالب توجه است. در این آزمایش که روی 10 مدرسه در شهر تهران انجام گرفت، ‌نتایج به دست آمده نشان داد که بچه‌ها از فضای نهاد مدرسه بسیار فاصله گرفته‌اند و یک شکاف بین نهاد آموزش و دانش‌آموزان ایجاد شده است.

ادامه مطلب


با رسیدن به سن 7 سالگی به دنیای جدیدی به نام مدرسه وارد می‌شوند. مدرسه اولین قدم و مرحله‌ پیوند کودک با جامعه است که نقش اساسی در تکوین روند اجتماعی شدن (socialization) آنها دارد. کودک با ورود به مدرسه، حوزه ارتباطی جدیدی را تجربه می‌کند که با دنیای خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده و سال‌های اولیه زندگی خود را در آن گذرانده بسیار متفاوت است.

ادامه مطلب

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیل شدن آن لحظه شماری می‌کنند؟
یا چرا موقعی که روی نیمکت‌ها و صندلی مدارس می‌نشینند احساس عذاب و درد و رنج می‌کنند؟ گویا تقویم مورد تایید بچه‌ها با بزرگسالان بسیار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقویم‌ها و به‌دنبال افزایش روزهای تعطیل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خیره می‌شوند تا شاید برف زمین را سپیدپوش کرده و به رویاهای آنها رنگ واقعیت ببخشد و در فصل بهار با یاد روزهای گرم تابستان روز و شب را سپری می‌کنند.

بسیاری از ما روز اولی را که قدم به مدرسه گذاشتیم به‌یاد داریم، روزی که برای بسیاری از کودکان، رنگ غم و اندوه دوری از خانواده‌ها را داشته است، بچه‌ها در حالی که پدر و مادرهایشان جلوی در مدرسه ایستاده بودند، به همدیگر دست تکان می‌دادند و با نگاهی تلخ از هم جدا می‌شدند. حال اگرچه این درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدی می‌تواند طبیعی باشد اما آنچه مسئله تلقی می‌شود این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان حتی تا سال‌های پایانی دوره متوسطه تغییری در روحیه و احساسشان نسبت به مدرسه پدید نیامده و جایی در دلشان برای درس و مدرسه و کتاب باز نمی‌شود.

یک معلم که حدود 20 سال سابقه تدریس دارد می‌گوید: هرگز حاضر نیستم، جایم را با دانش‌آموزان عوض کنم. دوران مدرسه برای من به مانند یک کابوس می‌ماند؛ کابوسی که هر وقت در خواب می‌بینم دچار سردرد و ناراحتی، غم و اندوه می‌شوم. دانش‌آموزان بعد از پایان دوران متوسطه به سرعت از فضای مدرسه دور می‌شوند و روزهای کودکی و نوجوانی‌شان را با شتاب هر چه تمام‌تر به دست فراموشی می‌سپارند.

مدرسه برای بسیاری از کودکان تداعی‌کننده روزهای سخت و بی‌روح و یک فضای دلسرد‌کننده و پر از استرس و هیجانات روحی نامناسب است. اما واقعا این یک سؤال اساسی است که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟ آیا چون فضای آموزشی آن فضای مناسب و بهینه برای پرورش استعدادهای آنها نیست یا اینکه در ارتباط میان معلم‌ها و دانش‌آموزان مشکلاتی وجود دارد؟

ادامه مطلب

خانواده مجموعه ای متشکل از زن، شوهر، فرزندان و در برخی مواقع مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها است. اگر اعضای یک خانواده بخواهند که خودشکوفا و با اعتماد به نفس بوده، همچنین بتوانند در خارج از محیط خانه در اجتماع نیز موفق باشند، لازم است، هنر همزیستی، مهارت های برقراری ارتباط با یکدیگر را یاد بگیرند.

کانون اصلی خانواده را مرد و زن  تشکیل می دهد، مهم ترین وظیفه در هدایت خانواده به سمت و سوی موفقیت را دارند. پس زن و شوهر باید مهارت های برقراری ارتباط همسران و همچنین مهارت های برقراری ارتباط با فرزندان خود را یاد بگیرند.

ادامه مطلب

‏ - تبادل تجربیات موفق مدیران در رابطه با شادسازی مدارس‏

 

‏- تغییر در وضع فیزیکی مدارس و توجه به نیازهای دانش‌آموزان و تنوع برنامه‌ها‏

 

‏- توجه جدی به امور معیشتی و رفاهی معلمان به منظور حضور شاداب‌تر آن‌ها در مدارس‏

 

‏- بها دادن به دانش‌آموزان پرتحرک، کنجکاو و پرسشگر‏

 

‏- ایجاد فضای سبز و استفاده از رنگ‌های شاد و جذاب درمحیط مدرسه‏

 

‏- شناسایی افراد خلاق و تشویق آنان در زمینه تغییر واصلاح مدارس‏

 

‏- ایجاد انگیزه در مدیران برای مطالعه درباره شادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت

ادامه مطلب

داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد. در واقع شاداب‌سازی را باید در ابعاد ظاهری و همچنین معنوی جست‌وجو کرد که هر یک از این موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهم است که با در نظر گرفتن آن‌ها می‌توانیم روان و جسم نوجوان را شاد کنیم. چون نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان حس رضایت از زندگی است که باید در تمامی ابعاد وجودش رخنه کند.‏یکی از شاخص‌های بهداشت روانی احساس رضایت و شادابی است. فردی که احساس می‌کند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تامین است، به زندگی خود امید پیدا می‌کند و به درجه‌ای از رضایت درونی می‌رسد که همواره او را شاد نگه می‌دارد.‏

ادامه مطلب

اگر قرار باشد روح دانش‌آموز پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز شود. چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد، شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش‌آموزان وجود خواهد داشت.

 

معلمانی که نمی‌توانند حضور توانمند خود را هر روز در کلاس درس نمایش دهند، از لحاظ انتقال فکر با دانش‌آموزان هماهنگ نیستند و برای پاسخگویی به نیازهای دانش‌آموزان آمادگی ندارند. معلم باید با توجه به هرگونه نقص در درک و دریافت دانش‌آموز، تلاش کند تا توانایی روش‌های جدید تدریس و گرداندن کلاس را در خود کشف کند.

 

اگر دانش‌آموزان آگاه شوند که چه باید بخوانند، چرا باید بخوانند، درسی که می‌خوانند چه سودی در آینده نزدیک و آینده دور برای آنها دارد و مورد کاربرددرس در جامعه کجاست و چگونه مورد استفاده قرار خواهدگرفت، اهداف برای شان روشن خواهد شد.

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

{In search of lost spaces} چگونه از تلگرام به درامد ثابت برسیم نمایندگی پاناسونیک در تهران Beth بیزنس کوچینگ صبرا Morning After Ecstasy emohtava